جدول جو
جدول جو

معنی حرکت دودی - جستجوی لغت در جدول جو

حرکت دودی
(حَ رَ کَ تِ)
حرکتی شبیه به حرکت دود (کرم). حرکتی کرم گونه: امعا حرکت دودی دارد. و رجوع به دودی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ رَ کَ تِ دَ/ دُو)
حرکتی شبیه به استداره. حرکت مستدیره و آن حرکتی باشد که هر جزء از اجزاء متحرک از جای خود به جای دیگر رود ولیکن کل متحرک به جای خود باقی بماند، مانند حرکت سنگ آسیا. احمد نگری گوید: حرکت مستدیره در اصطلاح مخصوص به متحرکی است که از جای خود بیرون نرود و در لغت اعم از آن است، چه اگر جسمی بر محیط دائره ای بچرخد نیز حرکت مستدیره است اما حرکت وضعی نیست. (دستورالعلماء ج 1 ص 26)
لغت نامه دهخدا
(گُ ذَ تَ)
از جائی به جائی منتقل کردن چیزی را، به حرکت درآوردن ماشین را
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ کَ تِ قَ / قُو)
حرکت کمانی. کمانه کردن. و این غیر از حرکت حمایلی است
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ کَ تِ مَ / مُو)
رجوع به حرکات موجی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حرکت دوری
تصویر حرکت دوری
چرخ چرخ زدن زبانزد سوفیانه
فرهنگ لغت هوشیار
لاندن یک چامه دویست جا خوانده - پیش هر سفله ریش را لانده (حدیقه) جنباندن وخدن جنبش دادن بحرکت در آودرن جنبانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تکان دادن، جنباندن، به حرکت درآوردن، جابه جا کردن، کوچاندن، کوچ دادن، تحریک کردن، فعال کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
للتّحرّك
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
Motion, Move, Shift, Wiggle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
mouvoir, déplacer, agiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
ruszać, przesuwać, poruszać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
움직이다 , 이동하다 , 흔들다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
двигать , перемещать , вертеться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
bewegen, verschieben, wackeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
حرکت دینا , حرکت دینا , ہلانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
নড়ানো , স্থানান্তর করা , নড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
kusogeza, kuhamasisha, kutetemeka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
hareket ettirmek, kıpırdamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
動かす , 移動する , 揺れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
移动 , 摇动
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
להזיז , לנענע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
हिलाना , स्थानांतरित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
menggerakkan, menggeser, menggoyang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
рухати , переміщати , хитатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
bewegen, verschuiven, wiebelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
muovere, spostare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
mover, mexer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حرکت دادن
تصویر حرکت دادن
เคลื่อนไหว , ขยับ
دیکشنری فارسی به تایلندی